سفر آن ‏حضرت به شام‏

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

امويّان در دوران پايانى حكومت خود كه جريانهاى فكرى متناقض درميان امّت اسلام رواج يافته بود، آخرين تلاشهاى خود را براى پوشاندن‏حقايق، واثبات متناقضات به كار مى‏گرفتند و مى‏كوشيدند رخدادهاى‏سياسى را با روش سياسى اسلاف منحرف خود، رتق و فتق كنند.
يكى از امور شگفتى آفرين حكومت آنان در اين برهه آن بود كه‏همچنان كه سال تغيير مى‏كرد جامه خلافت نيز در ميان آنان دست به‏دست مى‏گشت به طورى كه مى‏توان گفت: سالى جديد آغاز نمى‏شد مگرآنكه خليفه‏اى جديد روى كار آمده باشد. علّت اين امر آن بود كه مردم،بنى اميّه را از خود طرد كرده بودند و از كرنش در برابر حكومت باطل آنان‏سر باز مى‏زدند.
بويژه در اين برهه امام باقر از سختيها و ستمهاى امويّان بى بهره نبود،زيرا او پناهگاه حق و حق خواهان و پايگاه مظلومانى بود كه با سياست‏امويّان به ستيز برخاسته بودند.
در آن برهه شيعه به خاطر اقدامات ستمگرانه بنى اميّه، به مصايب‏وشدايد بزرگى گرفتار آمد چنان كه امام باقر مى‏فرمايد:
"سپس حجاج آمد. او شيعيان را به بدترين شكل مى‏كشت و آنان را به‏هر گمان و تهمتى دستگير مى‏كرد".
اوضاع به گونه‏اى بود كه اگر كسى را زنديق و يا كافر مى‏خواندند،برايش خوشايندتر از آن بود كه وى را شيعى و هواخواه على‏عليه السلام بدانند.
از آنجا كه خليفه اموى مى‏خواست حكومت خود را بر امام باقرتحميل كند و قدرت خود را به رخ او بكشد، درست همانند رفتارى كه‏جهان امروز سياست با مخالفان سياسى خود انجام مى‏دهد، آن‏حضرت رابه شام فرا خواند. امام باقر نيز فرزند عزيزش امام صادق را در اين سفر باخود برد.
---------------------------------------
نويسنده: آيت الله حاج سيد محمد تقى مدرسى
مترجم: محمد صادق شريعت