وصول نامه شما را كه مشحون از آيات قرآنى و شواهدى از سنت نبوى بود اعلام مى كنم و از تاءخير پاسخ پوزش مى طلبم . چون هدف روشن كردنحقيقت است ، انجام كار به عنايت الهى آسان خواهد بود.
در آغاز مى گويم : هر نوع مباحثه و تنازل ، در صورتى كه دشمن لجوج باشد، مفيد فايده نيست . مصداق اين سخن احمد امين مصرى وامثال او از نويسندگان هستند. با اينان هرگونه سخن بگوييم باز در اعتراض خود باقى خواهند بود و اگر سكوت هم پيشه كنيم باز ما را رهانخواهد كرد. پس بهتر است با تكيه بر خداى لايزال رهايشان كنيم تا با گفت وگوهاى بى ثمرشان بازى كنند. و به مآخذ و منابعى چون : كتابكافى ، توحيد و نهج البلاغه ، كه بويى از قرآن و نسيمى از نبوت دارند استناد نماييم . اگر اين مآخذ نبودند، اسلام به مستشرقان منسوب مىگرديد و از آنان بايد اخذ مى شد.
پيشواى مذهب ما (امام صادق عليه السلام ) به ما توصيه فرموده :((مايه زينت مكتب اسلام باشيم و نه موجب سرافكندگى .))با برادراناهل تسنن حسن سلوك و زندگى مسالمت آميز داشته باشيم . معناى اين سخن اين نيست كه به سخنان و آراى آنها كه اغلب ريشه در هواهاى نفسانى دارد،تمايل و اعتماد كنيم . همه كوشش ما براى نجات مستضعفان و آنانى است كه اميد خير در آنان مى رود. بنابراين ، هرگز روا نيست كه خداى ناكردهبراى جلب خشنودى آنها حق را رها كنيم .
مولاى ما اميرمؤ منان صلوات الله عليه حقيقت و مفهوم جهاد را گفت وگوى علنى و نااميد كردن آنان معرفى فرموده است و در روايتى ازرسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى خوانيم كه ، دو قبيله بنى تيم و بنى عدى اسلام را به قهقرا سوق مى دهند، پس چه قهقرايى از پيروىاينان از گذشتگانشان بدتر است ؟
آرى ، اشاعره را بنگريد كه فخر رازى ، طبق نقل فيض كاشانى مى گويد: نصارى به سه خدا (اقانيم ثلاثه ) ولى اشاعره به نُه قديم اقرار واعتقاد دارند و چه زشت برگشتى به نياكانشان است . پس اى دانشمند! از طريق حق بهدليل كمى طرفداران و خودنمايى دشمنان نبايد وحشت زده باشيم ، بلكه به امير المؤ منين عليه السلام اقتدا كنيم كه مى فرمايد:((اگر من بهتنهايى در برابر آنها (دشمنان ) قرار مى گرفتم و آنها پهنه كره زمين را پر كرده بودند، نه اهميت مى دادم و نه وحشت مى كردم ؛ زيرا به حقانيتراه خود يقين دارم)).
---------------------------------------
آيت الله سيد عزالدين حسينى زنجانى
چكيده پاسخ نامه
- بازدید: 3881