درس اول : تحريف ناپذيري قرآن

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

محمد تقي صرفي

همه دانشمندان مسلمان معتقدند كه قرآن تحريف نشده است واين قرآني كه در دست ما است،همان قرآني است كه به عنوان بزرگترين معجزه پيامبر اسلام(ص)آورده است.


ولي بعضي از محققان مسلمان ويا غير مسلمان گفته اند كه مثلا آيه اي يا يك جمله كوتاه ازقرآن ،كم يا زياد شده ويا تغييري در كلمات واعراب يك آيه بوجود آمده است.مثلا يكي از محققين غير مسلمان گفته آيه (انّك ميّت وانّهم ميّتون)را ابوبكر وعمر به قرآن اضافه كرده اند!به اين صورت كه وقتي پيامبر اسلام(ص)رحلت كرد،عمر چشمش به بدن پيامبر افتاد،بيرون امد وگفت:هركه بگويد پيامبر مرده است،با شمشير اورا مي كُشم!ابوبكر براي اينكه اورا آرام كند، اين جمله را گفت وعمر آرام شد واين جمله،جزء قرآن گرديد!
اما هزاران عالم ربّاني از جمله علامه طباطبائي معتقد هستند كه در قرآن هيچ تحريف وكم وزيادي صورت نگرفته است وهمان خصوصياتي كه قرآن خود را با آن توصيف نموده است، در اين قرآن در دست ما وجود دارد.دلائلي براي اين حقيقت آورده اند.از جمله:
الف - قرآن گفته است كه(افلا يتدبّرون القرآن ولو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافا كثيرا)نساء82
يعني چرا در قرآن تفكّر نمي كنند در حاليكه اگر اين كتاب را غير خدا آورده بود در آن تناقض واختلاف زيادي بود.
اين يكي از معجزات قرآن است كه بااينكه در مدت 23سال نازل شد كه پيامبر(ص)گاهي در جنگ وگاهي در صلح بود!گاهي در خلوت وگاهي در اجتماع بود!گاهي در سختي وگاهي در آسايش بود،ولي در هيچ آيه اي با ديگري اختلاف نيست!وقرآني كه در دست ما است نيز همين خصوصيت را دارد.
ب - قرآن گفته است(قل لئن اجتمعت الانس والجنّ علي ان يأتوا بمثل هذا القرآن لايأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا)بني اسرائيل 7
يعني بگو اگر انس وجن جمع شوند وپشت بهم بدهند نمي توانند مثل اين قرآن را بياورند.
ج - درقرآن با صراحت يا اشاره ،پيشگوئي هائي نسبت به آينده آمده كه وقتي اينهارا با حوادث تاريخ مي سنجيم،مي بينيم كه اين اخبار غيبي ،بوقوع پيوسته اند واكنون در قرآن در دست ماهم موجودند وراستي ودرستي آنها مورد تصديق تاريخ قرار گرفته است.از جمله مسئله جنگ ايران وروم وشكست ابتدائي روم از ايران وپيروزي بعدي روم برايران!
د - جامعترين وصفي كه در قرآن براي قرآن آمده است ذكر است.ذكر يعني ياد ويادگار خدا.قرآن يادگار خداست زيرانشانه جاويدان بر وجود خداست.زيرا شامل اسمهاي حُسناي الهي است.زيراشيوه خدا در آفرينش وتدبير جهان را توضيح مي دهدو چگونگي قيامت را مي گويد.وهمه اينها ياد خداست.
حال، ما اين قرآني را كه در دست داريم بررسي مي كنيم ومي بينيم كه همه اين خصوصيات يادگار خدا بودن را دارد.واز طرفي چون قرآن ذكر است،عزيز است وباطل نمي تواند درآن راه يابد وهيچگاه دچار تحريف نمي شود نه در هنگام نزول ونه در زمان آينده.(انّ الذين كفروا بالذكر لما جائهم وانه لكتاب عزيز لايأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد)فصلت40
يعني آنان كه به قرآن كافر شدند درحاليكه قرآن كتاب عزيزي است.باطل در قرآن راه نداردنه در هنگام نزول ونه در آينده زيرا از طرف خداوند حكيم وحميد نازل شده است.
همچنين در آيه (انا نحن نزلّنا الذكر وانّا له حافظون)حجر9
يعني ما قرآن را نازل كرديم وخود از آن محافظت مي كنيم.
بما مي فهماند كه در پرتو حمايت خداوندي،قرآن از هر گونه افزايش وكاهش وهرگونه تغيير در الفاظ يا ترتيب آيات وسوره هايش كه ذكر بودن قرآن را از بين ببرد وباعث شود كه قرآن ديگر ذكر نباشد،مصون ومحفوظ است.
ه - در احاديث قرآن پناهگاه انسان در حوادث سخت معرفي شده است وهمچنين قرآن امانت الهي كه پيامبر آنرا در ميان امت به وديعه گذاشته معرفي شده است.چنانچه در قرآن امكان تحريف باشد اين خصوصيات بي معنا خواهد شد!
و - روايات زيادي است كه دلالت مي كند كه امامان(ع)همين قرآن را تلاوت مي كردند واز آن استفاده مي نمودند.
يك داستان
سيد قطب مي گويد كه:ما با يك كشتي از مصر عازم نيويورك بوديم.مسافران كشتي 120زن ومرد بودند.كه شش نفر از آنها مسلمان بودند.روز جمعه بفكر افتاديم كه در داخل كشتي نماز جمعه را اقامه نمائيم تا علاوه بر اجراي فريضه اسلامي،بتوانيم در مقابل يك كشيش مسيحي كه سعي در جذب ما!به مسيحيت داشت،عملي انجام دهيم.من به عنوان امام جمعه مشغول ايراد دوخطبه شدم.ومسافران كشتي هم دور ما جمع شده وبرنامه مارا تماشا مي كردند.بعد از نماز،عده اي از مسافران نزد ما آمدند وانجام اين فريضه را بما تبريك گفتند.در ميان آنها خانمي كه بعدا فهميديم اهل يوگوسلاوي است واز جهنم تيتو وكمونيستها فرار كرده است،بود كه تحت تأثير نماز جمعه قرار گرفته بود بطوري كه اشك از چشمانش سرازير بود،وبا خضوع وخشوع فراواني سؤال كرد:امام جماعت با چه زباني سخن مي گفت؟به او گفتيم كه اين برنامه نماز نام دارد وهر مسلماني مي تواند آنرا انجام دهد وبزبان عربي مي باشد.او گفت:من يك كلمه از خطبه شمارا نفهميدم ولي لابلاي سخنان عربي شما جملاتي بود كه از بقيه ممتاز بود وداراي آهنگ مخصوصي بود وآنچنان در من تأثير مي گذاشت كه لرزه بر اندامم مي انداخت وحتي فكر مي كنم كه امام جماعت شما به هنگام اداي اين جمله ها وجودش از سر تا پا مملو از روح القدس شده بود!
كمي ما فكرديم ومتوجه شديم كه آيات قرآن را مي گويد كه در لابلاي خطبه تلاوت مي شد.اين مطلب مارا هم تكان داد ومتوجه شديم كه آهنگ مخصوص قرآن آنچنان مؤثر است كه حتي خانمي را كه يك كلمه از معناي آنرا نمي فهمد،تحت تأثير شديد قرار داد.(تفسير نمونه ج8ص292)