آیه ٩٨ « قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ ... »

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

98   «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّه‏ِ وَاللّه‏ُ شَهِيدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ»
ترجمه:
98. بگو: اى اهل كتاب! براى چه كافر مى‏شويد به آيات الهى و حال آنكه خداوند شاهد و حاضر است بر آنچه عمل مى‏كنيد و گواه است بر كارهاى شما؟
تفسير:
«قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ» خطاب به پيغمبر اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است كه او مخاطب قرار دهد اهل كتاب را و نفرمود «يا اهل الكتاب»؛ نوع استخفافى است به آن‏ها؛ زيرا با مشاهده معجزات از روى عناد و عصبيت كافر مى‏شوند، چنانچه در مواردى كه خداوند آن‏ها را مخاطب مى‏فرمايد نوع تلطّفى است كه باعث بر ترغيب و تحريص بر ايمان شود.
و مراد از اهل كتاب يهود و نصارا هستند، ولكن مجوس در احكام با آن‏ها شركت دارند و اين‏ها را اهل كتاب گفتند با اينكه تورات و انجيل اصلى در دست آن‏ها نيست و از بين رفته و اينكه در دست آن‏هاست محرّف و مجعول و مفتريات است، براى اين است كه خود را منتسب به موسى و تورات او و عيسى و انجيل او مى‏پندارند، كانّه مى‏فرمايد: اى كسانى كه خود را اهل كتاب مى‏پنداريد و در اين كتاب محرف خود هم نشانه‏ها و علامات نبوّت نبىّ اسلام را مشاهده كرده‏ايد و معجزات آن حضرت را از قرآن و غير آن مى‏بينيد.
[بيان وجوهى كه موجب كفر اهل كتاب است]
«لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّه‏ِ» استفهام توبيخى است؛ زيرا حجت بر آن‏ها تمام است و راه عذرى ندارند و اين‏ها غير از مشركين هستند؛ زيرا مشركين مى‏گويند ما نه موسى و نه عيسى و نه كتاب آن‏ها را معتقديم، ولى اين‏ها اين حرف را نمى‏توانند بگويند و بالجمله مراد از اهل كتاب كسانى هستند كه معتقد به نبىّ صاحب كتابى از انبياى سلف باشند، مثل يهود كه معتقد به موسى آورنده تورات و داوود آورنده زبور و نصارا به عيسى آورنده انجيل هستند، ولى در صغراى كتاب با مسلمين اختلاف دارند. مى‏گويند كه تورات موسى و زبور داوود و انجيل عيسى همين است كه در دست ماست و مسلمين انكار مى‏كنند و مى‏گويند اينكه در دست شماست از مجعولات است و كتب آن‏ها غير از اين است و از بين رفته و مع ذلك همين كتاب‏ها كه معتقديد كتب آسمانى است، حجت كاملى است بر حقانيت اسلام و پيغمبران، از جهت اشتمال آن‏ها بر بشاراتى كه از آمدن نبىّ اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به صفات و اسم و
خصوصيات آن داده.
«وَ اللّه‏ُ شَهِيدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ» «شهيد» صفت مشبّه به معنى شاهد؛ يعنى حاضر مقابل غايب و فرق بين حاضر و شاهد عموم و خصوص مطلق است كه هر شاهدى حاضر هم هست و لا عكس؛ زيرا ممكن است حاضر باشد و بر طبق آن شهادت ندهد.
[در بيان عمل و اقسام آن]
و عمل سه قسم است: عمل قلبى از امور اعتقادى و عمل نفسى از اخلاقيات و عمل جوارحى از افعال خارجيه و خداوند عالم به همه آن‏ها و شاهد بر همه آن‏هاست ؛ «لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَةٌ»[1].
-----------------------------------------------
[1] .  هيچ امر مخفى كه در كمال ستر داشته باشيد، بر خداى تعالى مخفى نيست. سوره حاقه: آيه 18.