آيا صحيح است كه مى گويند: بخارى حديث غدير را كتمان كرده و آنرا ـ به رغم صحت سند و تواتر نقل ـ در كتاب خود نياورده؟

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

آيا  صحيح است كه مى گويند: بخارى حديث غدير را كتمان كرده و آنرا ـ به رغم صحت سند و تواتر نقل ـ در كتاب خود نياورده؟ و علّت آن همان احساس كينه و بغض نسبت به حضرت على بوده؟
اينك چند اعتراف از علماء ما بر صحت حديث:
1 ـ ابن حجر مى گويد: حديث غدير بلاشك صحيح است و جمعى از محدثان آنرا آورده اند. همانند ترمذى و نسائى و احمد. و اسناد و طرق آن بسيار زياد است، ولذا شانزده صحابى، آنرا از پيامبر نقل كرده اند. و احمد بن حنبل مى گويد: سى نفر از صحابه اين حديث را از پيامبر شنيده و در زمان خلافت حضرت علىبر اين حديث شهادت دادند ـ چون اختلافات داخلى روى داد ـ و بسيارى از أسناد آن صحيح و حسن است، و لذا هيچ اعتنائى كه به قول كسى كه در صحت آن قدح و اشكال كند نمى شود.. الصواعق المحرقة: 64: «انه حديث صحيح لامرية فيه. وقد أخرجه جماعة كالترمذى والنسائى و احمد،
وطرقه كثيرة جداً، ومن ثم رواه ستة عشر صحابيّاً، وفي رواية أحمد أنه سمعه من النبى ثلاثون صحابياً
وشهدوا به لعلي لما توزع أيام خلافته، وكثيراً من أسانيدها صحاح و حسان، ولا إلتفات لمن قدح في
صحته
2 ـ ذهبى مى گويد: أمّا حديث «من كنت مولاه» اسناد خوبى دارد. و من در اين زمينه كتابى نوشته ام. تذكرة الحفاظ 3: 231 ـ أما حديث «من كنت مولاه» فله طرق جيدة وقد أفردت ذلك ايضاً
3 ـ همو گويد: طبرى اسناد و طرق حديث غدير خم را در مجموعه چهار جلدى جمع و گردآورى كرده است و من بخشى از آن را ديده و از گستردگى دامنه اين روايات مبهوت شدم و به محقق شدن واقعه غدير جزم و قطع پيدا كردم. سير اعلام النبلاء ج 14 ص 277، «جمع الطبري طرق حديث غدير خم، في أربعة أجزاء، رأيت شطره
فبهرني سعة رواياته، وجزمت بوقوع ذلك
4 ـ همو گويد: اين حديث ـ من كنت مولاه ـ حسن و بسيار عالى السند است و متن و مضمون آن نيز متواتر است. سير اعلام النبلاء 8: 335، هذا حديث حسن عال جداً ومتنه فمتواتر. به همين مضمون درج 14: 2 7 شرح
ابن أبي الحديد آمده است
5 ـ شمس الدين شافعى مى گويد: اين حديث از امير المؤمنين به تواتر رسيده، البته خود اين حديث نيز از پيامبر متواتر است و جمع زيادى از محدثان آنرا نقل كرده اند. ولذا تلاش بعضى براى تضعيف آن ـ از كسانى كه در اين علم تخصصى ندارند ـ بى فائده است.. اسنى المطالب: 47 «تواتر عن امير المؤمنين وهو متواتر أيضاً عن النبى ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ، رواه
الجم الغفير ولا عبرة بمن حاول تضعيفه ممن لا اطلاع له في هذا العلم
6 ـ قرطبى: حديث مؤاخاة و روايت خيبر، و حديث غدير، تماماً از احاديث و آثار ثابت و مسلّم است. الاستيعاب 2: 373 «حديث المواخاة ورواية خيبر والغدير هذه كلها آثار ثابتة
و با اين همه چرا توجيه مى كنيم، و اصرار مي ورزيم كه اين حديث دلالتى بر جانشينى و خلافت حضرت علىندارد؟ راستى اگر اين حديث درباره ابوبكر بود، بازهم همين برخورد را داشتيم؟!.
-------------------------------------
پرسش گر : حسین ربانی
منبع : www.alsoal.ir