تبعيض نژادي و اختلاف طبقاتي در زمان خليفه دوم و به خلافت رسيدن عثمان ‏بن‏عفان:

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

يکي از افتخارات بزرگ اسلام محکوم کردن هر گونه تبعيض نژادي و اختلاف طبقاتي است و شعار آن اين است که گرامي‏ترين شما پرهيزگارترين شماست.
اما در زمان خليفه دوم گسترش اسلام سبب شد که خليفه وقت دفتري براي حقوق کارمندان و سپاهيان اسلام تنظيم کند. ولي متأسفانه در تعيين پايه حقوق به جاي اينکه تقوي و آگاهيهاي نظامي و سياسي و سوابق خدمت ملاک عمل قرار گيرد يا لااقل چيز جز اسلام ملاک عمل نباشد، نژاد و نسب ملاک عمل قرار گرفت.
خليفه با اين عمل، تبعيض نژادي را که از جانب قرآن و پيامبر(ص) محکوم شده بود، بار ديگر احيا نمود و جامعه اسلامي را دچار اختلاف طبقاتي ناصحيح کرد. چيزي نگذشت که در جامعه اسلامي شکاف هولناکي بروز کرد و زراندوزان و دنياپرستان، در تحت حمايت خليفه، به گردآوري سيم و زر پرداختند و استثمار کارگران و زحمتکشان آغاز شد.
و سرانجام ايجاد اختلاف طبقاتي و تبعيض نژادي باعث کشته شدن عمر شد و در لحظات آخر عمر خويش گفت: شش نفر را که پيامبر در هنگام مرگ از آنان راضي بود حاضر کنند تا گزينش خليفه مسلمانان را بر دوش آنان بگذارد. اين شش نفر عبارت بودند از: 1- علي(ع) 2- عثمان 3- طلحه 4- زبير 5- سعدبن‏وقاص 6- عبدالرحمن‏بن‏عوف. وقتي اينان به گرد بستر خليفه گرد آمدند، خليفه با قيافه گرفته و تند به آنان رو کرد و گفت: لابد مي‏خواهيد زمام امور را پس از من به دست بگيريد! سپس، خطاب به يکايک آنان بجز علي(ع) سخناني گفت و با ذکر دلايلي هيچ يک را شايسته تصدّي مقام خلافت ندانست. آن گاه رو به علي(ع) کرد و در سراسر زندگي آن حضرت نقطه ضعفي جز شوخ مزاجي وي (!) نجست و افزود که اگر او زمام امور را به دست گيرد مردم را بر حق روشن و طريق آشکار رهبري خواهد کرد.
در پايان، خطاب به عثمان کرد و گفت: گويا مي‏بينم که قريش تو را به زعامت برگزيده‏اند و سرانجام تو بني‏اميّه و بني‏ابي‏معيط را بر مردم مسلّط کرده‏اي و بيت‏المال را مخصوص آنها قرار داده‏اي، و در آن هنگام گروههاي خشمگيني از عرب بر تو مي‏شورند و تو را در خانه‏ات مي‏کشند. آن گاه رو به اعضاي شورا کرد و گفت: اگر يکديگر را ياري کنيد از ميوه درخت خلافت، خود و فرزندانتان مي‏خوريد، ولي اگر حسد ورزيد و بر يکديگر خشم گيريد. معاويه گوي خلافت را خواهد ربود.
بعد از مرگ او شورا تشکيل شد. طلحه که روابط تيره‏اي با علي(ع) داشت به نفع عثمان کنار رفت. زبير به نفع امام علي(ع) کنار رفت. و سعد وقاص به نفع عبدالرحمن کنار رفت.
در اين هنگام عبدالرحمن رو به علي(ع) کرد و گفت: کدام يک از شما حاضر است حق خود را به ديگري واگذار کند و به نفع او کنار رود؟ هر دو سکوت کردند. عبدالرحمن گفت: شما را گواه مي‏گيرم که من خود را از صحنه خلافت بيرون مي‏برم تا يکي از شما را برگزينم. سپس رو به علي کرد و گفت: با تو بيعت مي‏کنم که بر کتاب خدا و سنت پيامبر عمل کني و از روش شيخين پيروي نمايي.
علي(ع) آخرين شرط او را نپذيرفت. چون عبدالرحمن از علي(ع) جواب منفي شنيد، خطاب به عثمان همان سخن را تکرار کرد. عثمان فوراً گفت: آري.
آن گاه عبدالرحمن دست بر دست عثمان زد و به او به عنوان «اميرمؤمنان» سلام گفت! و نتيجه جلسه به مسلمانان که در بيرون خانه منتظر شورا بودند گزارش شد.
نظر امام علي(ع) در مورد شورا:
امام علي(ع) در خطبه شقشقيه (خطبه سوم نهج‏البلاغه) چنين مي‏فرمايد:
حَتّي إذا مَضي لِسَبيلِهِ جَعَلَها في جَماعَةٍ زَعَمَ أَنَّي أَحَدُهُم فَيا للّه و لِلشُّوري‏! مَتي اعتَرَضَ الرَّيبُ فِيَّ مَعَ الأولِ منهم حتّي صِرْتُ اُقرَنُ إِلي‏ هذه نظائِرِ، لکِنِّي أَسْفَفْتُ اِذْ أَسَفُّوا وَ طِرْتُ اِذْ طاروا فَصَفي‏ رَجُلٌ منهم لِضِعْنِه وَ مالَ الأخرُ لصهره مع هِنٍّ وهِن.
آن گاه عمر درگذشت امر خلافت را در قلمرو شورايي قرار داد که تصور مي‏کرد من نيز همانند اعضاي آن هستم. خدايا از تو ياري مي‏طلبم درباره آن شورا. چه وقت حقانيّت من مورد شک بود آن گاه که با ابوبکر بودم، تا آنجا که امروز با اين افراد همرديف شده‏ام؟! ولي ناچار در فراز و نشيب با آنان موافقت کردم و در شورا شرکت جستم. ولي يکي از اعضا به سبب کينه‏اي که با من داشت از من چهره برتافت و به نفع رقيب من کنار رفت و ديگري به خاطر پيوند خويشاوندي با خليفه به نفع او رأي داد، با دو تن ديگر که زشت است نامشان برده شود.
-------------------------------------------
سوال کننده : احقاق الحق
منبع : www.alsoal.ir

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page