اين مرد را رها کنيد همانا هذيان مي گويد

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

چرا هنگامي که پيامبر در واپسين لحظات عمرخود قلم ودوات خواست تا چيزي بنويسد که بعد از آن امت هرگز گمراه نشود، عمر فرياد زد که اين مرد را رها کنيد همانا هذيان مي گويد! و کتاب خدا براي ما کافي است. اما هنگام وصيت ابوبکر به خلافت عمر در حالي که ابوبکر ابوبكر هنگام نوشتن وصيّت در اثر شدت بيمارى بيهوش گرديد و پس از آنكه به‏هوش آمد دنباله وصيت را نوشت، كسى به وى نگفت درد بر او غلبه كرده و يا هذيان مى‏گويد، و سخنش نافذ وصحيح است و هذيان نمي گويد؟
توضيحات:
- ايتوني بدوات وبياض لاکتب لکم کتابا لن تضلّو بعده ابدا.
- دعو الرّجل ان الرّجل ليهجر!حسبنا کتاب الله. (صحيح بخاري؛باب کتابه العلم من کتاب العلم؛جلد 1؛ص22 - مسند احمد؛ تحقيق احمد محمد شاکر؛ حديث 2992 - طبقات ابن سعد؛ج2 ؛ص244 ؛چاپ بيروت)
-لما حضرت أبا بكر الصديق الوفاة دعا عثمان بن عفان فأملى عليه عهده، ثم أغمي على أبي بكر قبل أن يملي أحدا فكتب عثمان عمر بن الخطاب، فأفاق أبو بكر فقال لعثمان كتبت أحدا ؟ فقال : ظننتك لما بك وخشيت الفرقة فكتبت عمر بن الخطاب فقال : يرحمك الله، أما لو كتبت نفسك لكنت لها أهلا. كنز العمال ج 5 ص 678، تاريخ مدينة دمشق لابن عساكر ج 39 ص 186 و ج 44 ص 248 راجع: تاريخ الطبرى 2 / 353 ط دار الكتب العلميّة - بيروت، سيرة عمر لابن الجوزى: 37 وتاريخ ابن خلدون: 2 / 85.
-----------------------------------------
سوال کننده : شهیده محمدی
منبع : www.alsoal.ir