پرسش : فلسفه شفاعت در اسلام چيست و آيا باعث تشويق به گناه نمى شود؟
پاسخ: شفاعت، يكى از اصول مسلم اسلام است كه همه طايفه ها و فرقه هاى اسلامى به استناد آيات و روايات آن را پذيرفته اند.
امام حسين(عليه السلام) مى فرمايند: (الزموا مودتنا اهل البيت: فانه من لقى الله و هو يحبّنا دخل الجنة بشفاعتنا) «با دوستى خاندان همراه باشيد زيرا هر كه خدا را با دوستى ما ديدار كند به شفاعت ما به بهشت مى رود».( )
شفاعت، يك مسأله مهم تربيتى است كه از جهات گوناگون آثار مثبت و سازنده دارد. از جمله مهم ترين آثار آن مى توان روحيه اميدوارى و مبارزه با روح يأس و نااميدى را نام برد. بسيار مى شود كه غلبه هواى نفس سبب ارتكاب گناهان مهمى مى شود و به دنبال آن روح يأس بر كسانى كه مرتكب آن معاصى شده اند، حاكم مى شود و اين يأس آن ها را به آلودگى بيش تر و غوطهور شدن در گناهان سوق مى دهد; آن ها گمان مى كنند كه آب از سرشان گذشته و ديگر اميدى به غفران و رحمت الهى ندارند، ولى اميد به شفاعت اولياى معصومين(عليهم السلام) به آن ها نويد مى دهد كه اگر در هر مرحله اى متوقف شوند و خود را اصلاح و توبه واقعى كنند، ممكن است گذشته آن ها با شفاعت نيكان و پاكان جبران گردد; بنابراين اميد شفاعت به متوقف شدن گناه و بازگشت به سوى صلاح و تقوا كمك مى كند.
از ديگر نتايج سازنده اميدوارى به شفاعت، ايجاد رابطه معنوى با اولياى الهى مى باشد. با توجّه دقيق به مفهوم شفاعت، اين نكته روشن مى شود كه اين عمل منوط به وجود نوعى رابطه در ميان «شفاعت كننده» و «شفاعت شونده» است; رابطه اى ايمانى كه بر پايه انجام دادن واجبات و حسنات و ترك محرمات و نيز برخوردارى از صفات فاضله، استوار شده است.
اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى فرمايند: «لنا شفاعة و لاهل مودتنا شفاعة ; شفاعت براى ماست و هر كسى كه ما را دوست بدارد».( ) و هم چنين مى فرمايند: «من يحبّنا ينال شفاعتنا يوم القيامة ; كسى كه ما را دوست بدارد روز قيامت از شفاعت ما برخوردار مى شود».( )
كسانى كه اميد به شفاعت دارند، همواره سعى مى كنند كه به گونه اى اين رابطه را برقرار سازند و به نوعى در خود، زمينه شباهتى به شفيع، ايجاد كنند و كارى را كه موجب خشنودى آن هاست انجام دهند. هر لحظه پيوند محبت خود را محكم تر كنند و كارى نكنند كه اين پيوند سست گردد. چون هر گونه ظلم موجب بر هم خوردن اين پيوند شده، محروميّت از شفاعت را به دنبال خواهد داشت. اميدواران شفاعت بايد از هر گونه ظلم و ستم دورى بجويند.( )
مجموعه اين كارها، اثر مثبت و مهمى در تربيت آنان خواهد داشت و سبب مى شود كه خود را از آلودگى ها دور سازند و يا اگر در اثر وسوسه هاى شيطانى و جلوه نمايى هاى او دچار گناه شدند خود را از آن پاك سازند، و با انجام دادن اعمال نيك، از سقوط بيش تر در درّه هى گمراهى شيطان در امان مانند و طورى رفتار نمايند كه تمام پل هاى پشت سر خود را تا به آخر خراب نسازند.
به طور خلاصه، با توجه به مطالب پيش، شفاعت نه تشويق به گناه است و نه چراغ سبز براى انجام دادن معاصى; نه عامل عقب افتادگى و نه نوعى پارتى بازى، بلكه مسأله مهم تربيتى كه شخص در اثر اميدوارى به آن از جسارت در انجام دادن گناه باز داشته مى شود و به دور از نااميدى، در اعمال گذشته خود تجديد نظر كرده، با عزم و اراده اى بالا براى رسيدن به شفاعت در آينده نيز خود را از هر خطايى حفظ خواهد كرد.