گريه ابراهيم

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

وقتى كه پرورگار متعال به حضرت ابراهيم عليه السلام دستور داد كه بجاى حضرت اسماعيل عليه السلام اين گوسفند را ذبح كند. (خواست او را امتحان كند كه آيا بدستور پرورگارش فرزند دلبندش حضرت اسماعيل را ذبح مىكند يا خير. و راءفت پدر و فرزندى او را مىگيرد و آن چيزى كه در قلب هر پدرى نسبت به فرزندش مىباشد يا نه.)
حضرت ابراهيم عليه السلام محكم و استوار بر دستور خداوند ايستادگى نمود تا به آن ثواب عالى كه به مصبيت ديده ها مىدهند او هم استحقاق پيدا كند.
كه الحمد لله هم خوب امتحان پس داد و به آن ثواب هم رسيد و خداوند هم گوسفندى براى او فرستاد و فرمود:
اين گوسفند را بجاى اسماعيل ذبح كن و جهت ارتفاء درجه به حضرت ابراهيم عليه السلام وحى فرمود: اى ابراهيم؛ محبوب ترين خلق نزد تو كيست
عرض كرد: بار پروردگارا خلقى نيافريدى كه پيش من محبوب تر از حبيب تو محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم باشد.
پروردگار عالم فرمود: آيا او را بيشتر دوست دارى يا خودت را؟ عرض كرد: او را بيشتر دوست دارم.
خطاب رسيد: آيا فرزندت را بيشتر دوست دارى يا فرزند او را؟ عرض كرد: فرزند او محبوتر است.
خطاب رسيد: آيا ذبح فرزند او به ظلم و ستم به دست دشمنان پيش تو درد آورتر است يا ذبح فرزندت به دست خودت به اطاعت من!
فرمود: خدايا خب معلوم است كشته شدن ذبح او به دست دشمنان براى قلبم درد آورتر و محزون تر است.
در اينجا خداوند متعال براى حضرت ابراهيم عليه السلام روضه خوانى كرد و فرمود: اى ابراهيم گروهى كه خود را از امت پيغمبر اسلام محمدصلّى الله عليه وآله وسلّم مىپندارند، فرزندش حسين عليه السلام را بعد از او به ظلم و ستم مىكشند و بخاطر اين كارشان سزاوار خشم و غضب من مىگردند...
حضرت ابراهيم با شنيدن اين مصائب ناله اى زد و دلش به درد آمد و صداى خود را به گريه بلند نمود.
خطاب رسيد: اى ابراهيم ناله و فرياد و هَمَّت را كه براى فرزندت اسماعيل كه مىخواستى بادست خودت به ناراحتى و ناله ذبح كنى، بر حسين و كشته شدن حسين فدا كردم و بخاطر اين گريه و ناله هايى كه براى حسين كردى، بالاترين درجات اهل ثواب بر مصيبت واجب كردم و فديناه بذبح عظيم. (1)

•    اى در غمت همين نه دو عالم گريسته عالم چگونه بر تو نگريد كز اين عزا تنها نه روح نوح بود بر تو نوحه گر ادريس و شيث و يوشع و داود و هود و لوط در صحن خلد موسى عمران شكسته دل تا تشنه ديد لعل تو اى شهريار دين خيف و منا و مشعر و زمزم گريسته
•    چندين هزار عالم و آدم گريسته جد تو مهتر همه عالم گريسته كاروان انبياء همه با هم گريسته الياس و خضر و صالح و آدم گريسته در بام چرخ عيسى مريم گريسته خيف و منا و مشعر و زمزم گريسته خيف و منا و مشعر و زمزم گريسته (2)
_______________________
(1). بحار الا نوار: 44، 225.
(2). شميم ولايت، ص 126.