پيشينه فيزيک و شيمي نزد مسلمانان

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

منابع مقاله:
کارنامه اسلام، زرين کوب ؛
در واقع مسلمين در صنعت،کارهايي انجام دادند که بعدها در دست غربيها کاملتر شد.انواع ساعتهاي آبي لا اقل از عهد هارون الرشيد نزدمسلمين رواج داشت و تکميل شد.دستگاه آب کشي شادوف را مسلمين تکميل کردند و صليبيها آن را به اروپا بردند.آسياي بادي قرنها قبل ازآنکه در اروپا بوجود آيد در ممالک شرق اسلامي معمول بود و مسعودي و اصطخري در وصف سيستان از آن سخن گفته اند. (1) در قرطبه و مراکش صنعت چرم سازي چنان ترقي کرد که لفظ (Maroquineries) ومراکش ((CordonnierCordovan) براي کفشگر و تعبير اجناس مراکشي قرطبي Mrocco) بترتيب جهت سراجي و تيماج در بعضي السنه اروپائي هنوز يادگاريست ازين صناعت.مخصوصا تاثير مساعي کيمياگران اسلامي هم در توسعه و تکميل علم شيمي قابل ملاحظه است.کيميا گران اسلامي در صنعت خويش و فنون مربوط بدان کارهاي بالنسبه مهم انجام دادند.البته نه آن اکسيري را که گمان مي کردند جوهر عمر و جواني است کشف کردندنه حجر الفلاسفه را که به پندار آنها از مس طلا مي ساخت کشف شدني يافتند.پيشرو کيميا گران اسلام جابر بن Geber مي شناخت و بعدها عنوان پدر شيمي هم به او داد. حيان بود-که اروپا وي را به نام جابر ظاهرا يک شيعه کوفي بوده است از قبيله ازد.پدرش حيان هم درکوفه عطار يا صيدلاني بود و گويند در عهد اموي به عنوان تشيع اعدام شد.خود جابر-هر چند به عنوان باطني و قرمطي نيز شهرت يافته بهر حال يکچند احتمالا با امام جعفر صادق ع مربوط بوده و گويند از آن حضرت نيز استفاده کرده است.در اصل تاريخي و حقيقي بودن وجود اوهم بعضي شک کرده اند و منشا شک هم بيشتر کتابهاي متناقض وعجيبي است که در واقع بعدها به جابر منسوب شده است و از او نيست.
بهر حال شک در وجود جابر اساس معقولي ندارد و کتب غير موثق ومجهول که به جابر منسوبست بسيار زياد است و ممکن نيست جميع آنهاتاليف يک نفر باشد.در اين آثار که بررسي صحت و سقم انتسابشان به جابر هنوز محتاج کارهاي آينده است بهر حال نشانه يي هست از کوشش منظم علمي براي فوايد عملي.جابر،تا جايي که از کتب موثق منسوب به او مي توان دريافت کيميا را به عنوان يک علم تجربي تلقي کرد مبتني بر اساس يک نظريه فلسفي از نوع طبيعيات مشائي که شايد از تاثيرمحيط حراني هم خالي نبود (2) در هر صورت،جابر پدر کيمياي قرون وسطي و شيمي امروز جهان است و هر چند قسمتي از کتابهاي منسوب بدومشکوک است نسبت ترکيب و تحصيل مواد بسياري که بدو داده اندصحيح است. درين کتاب ها جابر غير از دستور تهيه بعضي مواد وترکيبات شيميائي،درباب روشهاي مربوط به مطالعات شيمي، نظريات قابل ملاحظه دارد چنانکه درباره پيدايش فلزات نيز به وسيله وي نظريه يي بيان شده است،موسوم به نظريه کبريت و زيبق.بموجب اين نظريه اختلاف فلزات ششگانه به نسبت تفاوت مقدار گوگرد و جيوه آنهاست،بدينگونه در باب پيدايش فلزات نظريه وي يک نوع تئوري زمين شناسي است.همچنين وي در بعضي اعمال شيميايي مانند تصعيد،تبخير، ذوب کردن،و متبلور کردن مواد راههاي درست نشان داده است.
همچنين مساله احتراق( اکسيداسيون)و مساله احياء کردن(ردوکسيون)را در اعمال شيميائي وي بود که به بيان علمي در آورد.
رازي-که وارث تعليم وي محسوب مي شد-نيز در کيميا،تحقيقات مهم انجام داد و همچنين در اعمال شيميائي.چنانکه کشف و ترکيب زيت الزاج( اسيد سولفوريک)و الکل را به وي منسوب داشته اند که در مورد دوم گويا اکنون جاي ترديد هست.بهر حال مسلمين در ضمن اعمال شيميائي خويش بعضي مواد تازه که بريونانيها مجهول بودبدست آوردند مثل جوهر گوگرد،الکل،تيزاب سلطاني،و جز آنها،بعلاوه در بعضي موارد اشتباهات يونانيها را هم در شيمي اصلاح کردند.
آشنائي با شوره و گوگرد و نفت و قير تدريجا نزد آنها منجر به استفاده ازين مواد قابل احتراق شد براي صناعات جنگي. باروت که وجود آن بزرگترين انقلاب را در فنون جنگي پديد آورد در اروپاي غربي تااواخر قرون وسطي ناشناخته بود، کشف آن را هم غالبا به راجربيکن منسوب مي دارند اما حق آنست که اين ماده شيطاني در واقع نخست متاسفانه بوسيله مسلمين به دست اروپاييها رسيد.اگر چه نه باروت رامسلمين اختراع کردند نه قطب نما را ليکن اين هر دو را اروپا از مسلمين اخذ کرد و همينها به اضافه کاغذ و چاپ-که نيز از مواريث چيني بود-توانستند عصر جديد را در صنعت و فرهنگ اروپا بگشايند.
مسلمين در استخراج معادن،در ساختن رنگ،در آب دادن فولاد،در تهيه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طي قرنهاي دراز تفوق خود را بر دنياي غرب حفظ کردند.در علم حيل و جراثقال نيز حاصل کار آنها جالب بود.استعمال آنچه در صنعت ساعت،رقاص مي خوانندظاهرا از اختراع مسلمين است.هر چند آن ساعت که خليفه هارون الرشيدجهت شارلماني امپراطور فرانک هديه فرستاد نوعي ساعت آبي بود اما شرحي که ابن جبير اندلسي درباب ساعت بالاي مدخل جامع دمشق بيان مي کند حاکي است از تکامل نسبي مسلمين در ساختن ساعتهاي لنگردار.عباس بن فرناس قرطبي در قرن نهم ميلادي يک نوع ساعت ساخت که تعبيه يي پيچيده داشت.بعلاوه،يک دستگاه پرواز اختراع کرد که قرنها قبل از شروع تجربه اروپائيها قسمتي ازين رؤياي قديم انسان را تحقق مي داد. (3) قسمتي از پيشرفتهاي مسلمين در علوم مربوط به مکانيک نيز-مثل صنايع ناشي از توسعه علم شيمي-مصارف نظامي يافت و متاسفانه هنوز هم که عصر اتم خوانده مي شود اين تيغ بران علم را از دست زنگي مست نمي توان باز گرفت. 14
دانشنامه حوزه :: علوم‌اسلامي :: رياضي، فيزيک، شيمي :: پيشينه فيزيک و شيمي نزد مسلمانان
پي نوشتها:
Usher, A., History of Mechanical inuention I/128-29 1.
Kraus-Plessner, EI (2),Vol.2/368 2.
3. درباب عباس بن فرناس و کارهاي او رجوع شود به:
Levi_Provencal, E., La Ciuilisation Arabe En Espagne, 76ff