شيطانيسم

(زمان خواندن: 14 - 27 دقیقه)

شيطانيسم چيست؟
سير تاريخي شيطان پرستى


قدرت پليد و مرموز شيطان همواره از آغاز زندگي بشر توهم زا وترس آفرين بوده است و برخي از انسان‌هاي ابتدايي براي آسودگي از شر او به تکريم و تقديسش مي‌‌پرداختند، تا به امروزکه در مدل‌هاي نوين و در قالب آئين‌هايي با ايدئولوژي خاص سر برآورده و به اسم شيطان پرستي در دنيا مطرح شده است.
سير پيدايش شيطان پرستي از آغاز تا کنون را در سه مرحله و عنوان کلي بدوى، قديمي و مدرن مي‌‌توان نام برد که به دو مورد اول اشاره اي کوتاه و شيطان پرستي مدرن را به تفصيل به بحث مي‌‌کشانيم:[1]

شيطانيسم چيست؟
سير تاريخي شيطان پرستى


قدرت پليد و مرموز شيطان همواره از آغاز زندگي بشر توهم زا وترس آفرين بوده است و برخي از انسان‌هاي ابتدايي براي آسودگي از شر او به تکريم و تقديسش مي‌‌پرداختند، تا به امروزکه در مدل‌هاي نوين و در قالب آئين‌هايي با ايدئولوژي خاص سر برآورده و به اسم شيطان پرستي در دنيا مطرح شده است.
سير پيدايش شيطان پرستي از آغاز تا کنون را در سه مرحله و عنوان کلي بدوى، قديمي و مدرن مي‌‌توان نام برد که به دو مورد اول اشاره اي کوتاه و شيطان پرستي مدرن را به تفصيل به بحث مي‌‌کشانيم:[1]

شيطان پرستي بدوى



مي‌توان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد.در زمان‌هاي قديم انسان‌ها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم مي‌‌شدند و سجده مي‌‌کردند.
اديان باستاني شر را شريک در جهان ايزدي مي‌‌پنداشتند، به طوري که در ميان اقوام اوليه بين‌النهرين اين دواصل ( خدا و شيطان) به يکديگر پيوسته‌اند، سيت خداي ويرانگر مصر برادر اوزيريس نيکوکار بود، در ايران باستان نيز اعتقاد بر اين بود که علت وجود اهريمن تيرگي و پيدايش لحظه‌اي شک و ترديد در انديشه اورمزد خداي روشنايي بوده است.[2]

شيطان پرستي قديمي


شيطان پرستي قديمي مربوط به قرون وسطا و دوران تفتيش عقايد مذهبي کليسا مي‌‌شود. شيطان‌پرستان اين دوره مخالف با مسيحيت و کليسا بوده و در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام مي‌‌دادند.

آن‌ها شيطان را موجودي با هويت خارجي مي‌‌دانستند.اصل شهوتراني و ارضاي جنسي اصل لاينفک مراسم آن‌هابوده است. آنها به جهنم اعتقادي نداشتند و مي‌‌گفتند جهنم همين دنيايي است که در آن زندگي مي‌‌کنيم. لذا بدترين گناهان را در مراسم خود انجام مي‌‌دادند.

ازجمله گرايش‌هاي شيطان پرستي در قرون وسطي شيطان پرستي گوتيک بود که نوعي از شر پرستي بود، ميل برگشت به تاريکي در اين فرقه بارز است آن‌ها به اعمالي از قبيل خوردن نوزادان، تجاوزات جنسى، قرباني کردن دختران متهم بودند.
امروزه نيزدر موسيقي شيطان پرستي متال سبکي به نام گوتيک وجود دارد اين‌ها نيزدر هنگام اجراي برنامه، اعمال غير اخلاقي مختلفي را مرتکب مي‌‌شوند.
نقاشي از شيطان از قرن دوازدهم موجود است که در حال اقامه دعوا و دادخواهي در دادگاه عدالت است که او بشريت و عيسي را متهم کرده است.[3]

شيطان پرستي مدرن


شيطان‌گرايي مدرن در انگلستان و از نيمه دوم قرن شانزدهم آغاز شد. رکن اصلي اين نوع شيطان پرستي تاکيد بر پرورش استعدادهاي شخصي انسان و در حقيقت خود پرستي است از اين ديدگاه خدايي جز خود انسان وجود ندارد.
شيطان پرستي جديد اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد زيرا شيطان جسم نيست و وجود خارجي ندارد. بلکه شيطان را در طبيعت و وجود هر انساني مي‌‌داند و اين باطن هر کسي است که شيطان در آن وجود دارد. شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريکي طبيعت است.
آنان اعتقاد به استفاده از لذت جنسي در حد اعلاي آن دارند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ روح کساني که در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده است به دنيا برمي‌گردد و لذت جنسي خود را کامل مي‌‌کند. عمده‌ترين اعتقادات شيطان‌پرستان از اين قرار است:
خدايي دراين نوع شيطان پرستي نيست و جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
مبناي اين گرايش شيطانيسم، پرستش يک نيروي ماوراء الطبيعي اساطيري است که در آن يک يا چند خدا تعريف شده است که همه شيطاني هستند يا ‌وسيله شيطان شناخته مي‌‌شوند. خدا يا خدايان مي‌‌توانند از انواع مختلفي از معبودها باشند، بعضي از آنها از اديان بسيار قديمي نشأت گرفته‌اند، انواع معمول شيطان پرستي خدايانشان را از اديان قديمي مصر باستان و بسياري از الهه‌هاي باستاني بين‌النهريني و بعضا از الهه‌هاي رومي و يوناني اقتباس کرده اند.[4]

شيطان پرستي لاوايي ( فلسفي)


اين شاخه از شيطان پرستي که امروزه مشهورترين و رايج ترين فرقه شيطان پرستي مدرن است، با چهرة «آنتوان لاوي» شناخته مي‌‌شود. او با نوشتن انجيل شيطاني در سال 1965و تأسيس کليساي شيطان در سال1966 خود را پاپ کليساي شيطان معرفي کرد.
شيطان پرستي فلسفي معتقد است که موجودي به نام شيطان وجود عيني ندارد و شيطان تنها نماد اميال، آرزوها و لذت‌طلبي انسان است. در نظر شيطان پرستان فلسفى، محور و مرکزيت عالم هستى، خود انسان است،
بزرگترين آرزو و شرط رستگاري اين نوع از شيطان پرستان برتري و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است.
شيطان در نظر لاوي موجودي مثبت بوده، شيطان پرستان فلسفي عموماً خدايي براي پرستش قائل نيستند و به زندگي غيرمادي بعد از مرگ نيز عقيده‌اي ندارند.
در نظر شيطان پرستان فلسفى، هر شخص خداي خودش است. آنها با تکيه بر عقايد انساني وابسته به دنيا، مطالب مربوط به فلسفه عقلاني را عبس مي‌‌شمارند و به آن به ديد ترس از مسائل ماوراء الطبيعي مي‌‌‌نگرند.

انجيل شيطاني


شيطان پرستان داراي پاره‌اي از اعتقادات هستند که در کتاب انجيل شيطاني آمده است، فصل اول اين کتاب احکام 9 گانه شيطان پرستي است:
1. شيطان مي‌‌گويد: دست و دلبازي کردن به جاي خساست. شيطان به جاي رياضت نماينده افراط است.
2. شيطان مي‌‌گويد: زندگي حياتي به جاي نقشه خيالي و موهومي روحانى. شيطان به جاي اينکه نماينده توهم‌هاي معنوي باشد، نماينده زندگي مادي است. ( همه مسائل و تجارب غيرمادي و معنوي از ديد آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده مي‌شود.)
3. شيطان مي‌‌گويد: دانش معصوم به جاي فريب دادن رياکارانه خود. شيطان به جاي خود فريبي متظاهرانه نشان دهنده عقل پاک است.
4. شيطان مي‌‌گويد: محبت کردن به کساني که لياقت آن را دارند، به جاي عشق ورزيدن به نمک نشناسان. ( درست برعکس مسيحيت و ساير اديان که عشق به انسانها را به انسان‌ها آموزش مي‌دهد)
5. شيطان مي‌‌گويد: انتقام و خونخواهي کردن به جاي برگرداندن صورت (اشاره به تعاليم مسيحيت که مي‌‌گويد: هرگاه برادري به تو سيلي زد، آن طرف صورتت را جلو بياور تا ضربه‌اي به طرف ديگر بزند).
6. شيطان مي‌‌گويد: مسئوليت در برابر مسئول به جاي مسئوليت در برابر موجودات ترسناک خيالى.( يعني اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانيت افراد با ايمان مي‌داند و همچنين خود را فقط دربرابر کسي مسئول مي‌داند که در برابرش مسئوليت دارند نه افرادي که ممکن است درگير عملي شوند که او انجام مي‌دهد.)
7. شيطان مي‌‌گويد: انسان حيوان ديگري است، گاه برتر و اکثر مواقع به دليل روح خدايي و پيشرفت ذهني اش که از او بدطينت‌ترين حيوان را ساخته است پست تر است. (روح خدايي که به اعتقاد اديان منشاء و دليل بزرگي و خوبي انسان‌هاست در اين نظريه دليل بدطينت ترين موجود بودن اوست.)
8. شيطان تمام چيزهايي که گناه شناخته مي‌‌شوند را ارائه مي‌‌دهد، زيرا تمام آنها به يک لذت و خوشنودي فيزيکى، رواني يا احساسي منجر مي‌‌شوند. ( يعني گناهان را براي ارضاء نيازهاي انساني لازم مي‌‌داند)
9. شيطان بهترين دوست کليساست زيرا در ميان تمام اين سال‌ها وجود شيطان دليل ماندگاري کليساها است.
در اينجا جملاتي از انجيل شيطان را نقل مي‌کنيم.
به نام خداي بزرگ ما، شيطان به شما فرمان مي‌‌دهد که از دنياي سياه بيرون آييد. به نام چهار شهريار سياه جهنم؛ پيش آييد. شيطان؛ جام باده لذت را بردار. اين جام پر از اکسير زندگي است؛ و آن را با نيروي جادوي سياه انباشته کن. اين نيرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامي آن است.
اي دوست و همدم شب؛ تو از صداي سگ‌ها و ريختن خون شاد مي‌‌شوى؛ تو در ميان سايه‌هاي قبور مي‌‌گردى؛ تو تشنه خون هستي و بشر را تهديد مي‌‌کني گور گومورو؛ ماه هزار چهره؛ به قربانيان ما با نظر مساعد بنگر. دروازه‌هاي جهنم را بگشا و بيرون بيا.
کليساي شيطاني

کليساي شيطان پرستي در قرون وسطا به عنوان مکاني براي انجام مراسم شيطان پرستي استفاده مي‌‌شد و جايي بود که در آن تنها و تنها محل قرارهاي شيطان پرستان قديمي و انجام مراسم خود در آن بود. در ابتدا براي انجام مراسم ارضاي جنسي مورد استفاده قرار مي‌‌‌گرفت اما امروزه محلي است براي عبادت و انجام اکثر مراسم شيطان پرستان.کليساي شيطاني مکاني‌ است که بر اساس قوانينش با استفاده از کمک‌هاي مالي دولت‌ها برقرار نيست و اعضاي آن براي ورود به آن بايد پول بپردازند. اجتماعات و مراسم شيطان پرستان همانند يهوديان در روزهاي شنبه برگزار مي‌‌شود. دو آييني که تاثير متقابل زيادي در طول تاريخ به ويژه از طريق عرفان رازآلود کابالا از همديگرپذيرفته اند.[5]

جريان ديگر شيطان‌ پرستي مدرن

امروزه علاوه بر شيطان‌گرايي لاوايي يا سِيتنيسم( Satenism)، جريان ديگري به نام سِتيانس (Setians)وجود دارد.
مايکل آکينو در آغاز کار دوست و همکار آنتوان لاوي بود که در پي اختلاف عقيده با لاوي از او جدا شد و معبد ست را در سال 1975 در سانفرانسيسکو تاسيس کرد. و جريان ستيانيست‌(Setians) را به راه انداخت.
معبد سِت يکي از مشهورترين و مخفي ترين سازمان‌هاي شيطان پرستي است و تعاليم آن شامل فلسفه شيطان و تمرينات سحر است.
اين جنبش امروزه در ابعاد وسيعي به ويژه در عرصه‌هاي فرهنگي مثل نشر کتاب و نشريات و سينما فعاليت مي‌‌‌کند.
بارزترين تفاوت ميان کليساي شيطان و معبد ست مربوط به مفهوم شيطان است. به نظرمعتقدين به کليساي شيطان، موجودي به نام شيطان وجود عيني ندارد و شيطان تنها نماد اميال، آرزوها و لذت‌طلبي انسان است.در حالي که پيروان معبد سِت معتقدند که شيطان واقعي وجود دارد که به آن پادشاه تاريکي مي‌‌‌گويند.آنها او را سِت، پادشاه حقيقي تاريکي مي‌‌‌نامند.
البته جريان ستيانيست‌ علاوه بر ايجاد معبد در مقابل کليساي شيطاني،کتاب اختصاصي ديگري با همان عنوان انجيل شيطاني درتقابل با گروه رقيب تدوين نموده اند.
سِيتِ نامي است مأخوذ از انجيل به عنوان پادشاه تاريکى؛ ولي سِت (Set) نام يکي از خدايان مصر و نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.[6]

سمبل‌ها و نمادها


نمادهاي شيطان پرستي در گسترة بسيار وسيعي ازپيراهن، شلوار، کفش، ادکلن، انگشتر، دستبند،زيورآلات، عروسک بچه‌ها تا رنگ و طرح داخل اتاق خواب و ده‌ها شيء ديگرديده مي‌‌‌شود. برخي از مهم ترين اين نمادها عبارتند از: [7]
پنتاگرام (ستاره پنج ضلعي وارونه)
از جمله معروف ترين نمادهاي شيطان‌گراها پنتاگرام است، نشانه ستاره صبح، نامي که به شيطان تعلق دارد. اين علامت در مراسم‌هاي مخفيانه و جادوگري براي احضار ارواح شيطاني استفاده مي‌‌‌شود.
پنتاگرام شيطاني نمادي پيچيده است که از ترکيب ستاره پنج پَر با سر بز به وجود آمده است و اين نوع استفاده درعين اين که جديدترين مورد استفاده از پنتاگرام است به همان اندازه شناخته شده ترين و جدال آميزترين نوع استفاده از پنتاگرام نيز به شمار مي‌‌‌آيد. پنتاگرام شيطاني هميشه وارونه است با يک رأس رو به پايين و دو رأس رو به بالا. اين علامت نشاني از جادوي سياه است که حاکي از پيروزي ماده و آرزوهاي فردي بر عقايد و تعصبات ديني و مذهبي است.
پنتاگرام نماد ونوس الاهة زيبايي و عشق شهواني مادينه است. که به سمبل اصالت انسان و اومانيسم تبديل شد. ترکيب سر بافومت با ستاره پنج‌پر، نماد روشن و گويايي براي تعاليم مکتب شيطان‌پرستي است که شيطان را سمبل انسان محوري و اصالت مي‌‌‌دانند.
نماد باستاني پنتاگرام در شيطان پرستي مدرن نمادي از هوس‌ها و لذت‌طلبي بشري و آزادي در برابر مسائل جنسي به حساب مي‌‌‌ايد.
هگزاگرام (ستاره شش پر)
هگزاگرام به صورت دو مثلث درون هم نشان داده مي‌‌‌شود و نمونه آن ستاره داوود مي‌‌‌باشد. که با اعتقادات يهوديان پيوند دارد.اين نماد تشکيل شده است از سر بز، بالا تنه انسان، پاي جن و با دم کوتاه.
اين دو مثلث وقتي به صورت معناداري روي هم قرار مي‌‌‌‌گيرد، معناي عشق البته از نوع جنسي آن را بيان مي‌‌‌کند و اين همان ستارة داوود است که امروزه در وسط پرچم اسرائيل ديده مي‌‌‌شود.
عدد 666 و FFF
عدد 666 و FFF ششمين حرف انگليسي که متناظر عدد666 است. از نمادهاي شيطان‌پرستي است. 666 علامت انسان، نشانه جانور (هيولا) اين عدد به گفتة مکاشفة يوحنا که يک يهودي تازه مسيحي بود، عدد شيطان معرفي شده است. در مکاشفات نوشته شده: «جانور عجيب ديگري ديدم که از زمين بيرون آمد. اين جانور دو شاخ داشت مانند شاخ‌هاي بره و صداي وحشتناکش مثل صداي اژدها بود... بزرگ و کوچک، فقير و غنى، برده و آزاد را وادار کرد تا علامت مخصوص را روي دست راست يا پيشاني خود بگذارند. و هيچ کس نمي‌توانست شغلي به دست آورد يا چيزي بخرد مگر اينکه علامت مخصوص اين جانور يعني اسم يا عدد او را بر خود داشته باشد. اين خود معمايي است و هرکس با هوش باشد مي‌‌تواند عدد جانور را محاسبه کند. اين عدد اسم يک انسان است که مقدار عددي آن به 666 مي‌‌‌رسد. (انجيل. مکاشفات يوحنا/11-18: 13)
بافومت(Baphomet)
يکي ديگر از اين نمادها که در عرفان کابالا( عرفان يهودي) نيز جايگاهي دارد، بز يا قوچي به نام بافومت است که هم با جانور شاخ ‌دار يوحنا همانندي دارد و هم در اسطوره‌هاي مصري خداي هوش و دانايي معرفي شده و آفرينش انسان به وسيلة چرخ سفالگري را به او نسبت مي‌‌‌دهند. و دو ماه سياه و سفيد در طرفين او نشانة ترکيب روشنايي و تاريکي است. سر بافومت معمولاً در ميان ستارة پنج پر (پنتاگرام) طراحي مي‌‌شود.
استفاده از بز به خرافات قرون وسطي برمي گردد. آنان همواره در توصيف ساحره‌ها، آنان را همراه با بزها مي‌‌دانستند. آنان اغلب بز را نماينده شيطان مي‌‌دانستند. بز در اين مفهوم اغلب به عنوان نمادي از سرکوبي جنسي در نظر گرفته مي‌‌شود.
سر بز (Goat Head)
بز شاخدار، بز مندس (همان ba'al بعل خداي باروي مصر باستان) اين يکي از راههاي شيطان پرستان براي مسخره کردن مسيح است؛ زيرا مسيحيان معتقدند مسيح همچون يک بره‌اي براي نجات ايشان قرباني شده است.به خصوص که آن‌ها بز را نماد شيطان و در برابر بره مي‌‌دانند شيطان پرستان اين آرم را انتخاب کرده اند.
صليب وارونه( pown cross upside )
صليب برعکس نشاني از طغيان، سرکشي در برابر فرهنگ مسيحي است. صليب وارونه نشانه استهزا و رد کردن مسيح مي‌‌باشد. گردنبندهاي آن توسط شيطان پرستان زيادي به کار مي‌‌رود. اين علامت را مي‌‌توان همراه خواننده‌هاي راک و روي آلبوم‌هاي آنها ديد.
صليب شکسته يا چرخ خورشيدswastika or Sun Wheeic که علامت مذهبي باستاني است. اين علامت در کتيبه‌هاي بودايي و مقبره‌هاي سلتي و يوناني استفاده شده است. در آيين پرستش خورشيد، اين علامت به نظر مي‌‌رسد نشانه مسير حرکت خورشيد در آسمان باشد.
چشم شيطان ( All Seeing Eye)
چشم شيطان يا چشمي که به همه جا مي‌‌نگرد، آنها معتقدند که اين چشم شيطان است و کسي که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارايي‌ها حکومت مي‌‌کند. اين علامت در پيشگويي‌ها به کار مي‌رود. جادوها، نفرين‌ها، کنترل‌هاي روحي و تمامي انحرافات تحت اين علامت کار مي‌‌کنند. اين علامت روشنفکران است. بر روي پول رايج ايالات متحده آمريکا اين علامت اساس نظم نوين جهاني است.
هرج و مرج(Anarchy)
اين علامت به معناي از بين بردن تمام قوانين مي‌‌باشد. به عبارت ديگر هرچه تخريب کننده است تو انجام بده يعني همان قانون شيطان پرستي، اين علامت توسط پانک‌ها، هوي متالها و راک‌ها به کار مي‌‌رود.
ضد عدالت (Anti Justice)
تبر رو به بالا علامت عدالت روم باستان بوده است، شيطان پرستان علامت واژگون شده آن را نشانه ضدعدالت يا شورش و طغيان مي‌‌دانند. فمنيست‌ها از دو تبر رو به بالا به معني مادر سالاري باستاني استفاده مي‌‌نمايند.
ابليسک(obelisk)
مشهودترين نماد شيطان‌گرايي ستون چهار ضلعي بلندي است به نام ابليسک، که سمبلي از «رع» خداي خورشيد در مصر بوده است. بزرگ‌ترين ابليسک دنيا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به 555 متر مي‌‌رسد اين ابليسک در نزديکي کنگره و خانه اصلي فراماسونري است و رئيس جمهور‌هاي آمريکا سوگند خود را در پاي آن ياد مي‌‌کنند.[8]

موسيقي شيطان پرستي

در سال 1981 نوازنده درام به نام لارس الريچ با انتشار آگهي فراخوان تشکيل گروه هوي متال را اعلام کرد و پس از مدتي موفق به جذب افراد مختلفي شد.چند سال بعد اين گروه پيشنهادهاي بلک متال را عرضه کرد.
ايده متال بازگشت به تاريکي (يعني محور اصلي تفکرات شيطان پرستي )، بي رحمى، تجاوزات جنسى، فحاشى،هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن است.
خوانندگان اين گروه روي صحنه ودر کليپ‌هاي خياباني دست به خوردن و آشاميدن کثافاتي مانند ميوه‌هاي فاسد، خون، مردار و... مي‌‌زنند و از کثيف‌ترين گروه‌هاي هنري موسيقي جهان به شمار مي‌‌روند.
مرلين منسون از چهره‌هاي مشهور و مبتذل موسيقي متال آميخته با راک است که با ارائه کارهايي با ويژگي‌هاي فوق و با حمايت رسانه‌هاي آمريکايي توانست هم طرفداران زيادي از ميان شيطان پرستان به دست آورد و هم ثروت کلاني را به جيب بزند. امروزه چهره آرايي‌هاي مرلين منسون ترکيبي از نماد‌هاي شيطان پرستي را نشان مي‌‌دهد و هوادارانش او را با اسم مختصر mm مي‌‌خوانند.
متاليکا مدافع همجنس بازي است وآلبومي را در سالرورز مر گ« کوئين» همجنس باز معروف آمريکايي منتشر کرد.[9]
علاوه بر موسيقي فيلم‌هاي سينمايي نيز در اين باره نقش آفريني خاص خود را دارند که به صورت مستقيم در راستاي تقدس بخشي به شيطان و يا از را ه تبليغ عرفان کابالا و تصوف يهودي عملا به ترويج شيطان پرستي مي‌‌پردازند. که از جمله آن‌ها فيلم گابريل(جبرئيل)، فيلم اسرار حروف و رمز داوينچي مي‌‌باشد.[10]

مشخصه‌هاي ظاهري

طرفداران شيطان‌پرستي از نظر ظاهري با گردنبندهاي اسکلتي، موهاي بلند يا سر طاس و انگشترهاي تيغ دار ديده مي‌‌شوند.اکثراً ابروهايشان را مي‌‌تراشند يا به سمت بالا طراحي مي‌‌کنند، رنگ آرايششان اغلب مشکى، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالي مانند جمجمه و نمادهاي مخصوص شيطان پرستي‌ها خال کوبي مي‌‌کنند، لباس‌هايشان معمولا گشاد و به رنگ مشکي و قرمز مي‌‌باشد، چکمه‌هاي چرمي ساق بلند که اغلب با فلز تزئين شده است، مي‌‌پوشند.

راه‌هاي ترويج شيطان پرستي در ايران

الف) فعاليت‌هاي اينترنتي از تغيير وبلاگ‌ها، تالار‌هاي گفت و گو و دريافت خبر نامه‌هاي مربوط به اخبار شيطان پرستي در دني
ب) ترويج نمادها (به صورت آگاهانه و نا آگاهانه) در مغازه‌ها به ويژه فروشگاه‌هاي پوشاک جوانان و بانوان
ج) ترويج موسيقي متال در قالب گروه‌هاي مختلف موسيقي
د) پارتي‌هاي شبانه و ميهماني‌هاي خاص دوستانه جهت آشنايي آن‌ها با انديشه‌ها و ظواهر شيطان گرايي
ه‍( تلاش براي کم رنگ نمودن شعائر و جلوه‌هاي اعتقادي و افول معنويت.[11]
يادآورى
در پايان ياد آوري دو نکته جهت رفع برخي شبهات احتمالي ضروري به نظر مي‌‌رسد. يکي مقايسه اي خواهد بود ميان اديان توحيدي يهود، مسيحيت واسلام درباره شيطان و ديگري اشارة کوتاهي خواهد شد به شيطان پرستي بومي و سنتي ساکن در غرب ايران.

مقايسه شيطان در اديان توحيدى

يهود: شيطان در عهد عتيق در نقش يک مار به عنوان زيرک ترين حيوان به سراغ آدم و حوا مي‌‌آيد و پس ازآن که خداوند آن‌ها را از خوردن درخت معرفت خوب و بد منع مي‌‌کند تا مبادا بميرند، به آن‌ها مژده مي‌‌دهد که اگر از درخت نيک و بد بخوريد چشمان شما باز خواهد شد و عارف نيک و بد خواهيد شد و پس از آنکه حرف شيطان را پذيرفته و از آن درخت خوردند چشمانشان به معرفت باز شد، در اين جا خداوند گفت همانا انسان مثل يکي از ما شده است.[12]
و لذا برخي در صدد توجيه بر آمدند و گفتند اين عمل والدين اوليه ما اشتباهي معمولي يا خطايي از سر بي فکري نبوده است بلکه عصيان عمدي بر ضد خالق بود، به عبارت ديگر آن‌ها مي‌‌خواستند خدا شوند، آن‌ها مايل نبودند مطيع اراده خدا گردند، مي‌‌خواستند اميال خود را انجام دهند و خدا هم با اخراج آن‌ها از بهشت آن‌ها را مجازات نمود.[13]
مسيحيت: در عهد جديد شيطان وسوسه گر حضرت مسيح است که در نهايت او فريب وسوسه‌هاي شيطان را نخورد همچنين تاکيد شده بايد بيدار و هوشيار بود و از طريق ايمان جلوي تير‌هاي او را گرفت و در مقابل او مقاو مت نمود.[14]
با توجه به اينکه مسيحيان هر دو عهد را قبول دارند،[15]به نظر مي‌‌آيد تأثيرپذيري آنان از آموزه‌هاي عهد قديم درباره شيطان در زندگي سياسي و اجتماعي به ويژه پس از رنسانس بيش از عهد جديد بوده است. زيرا طبق برداشت تورات شيطان وسوسه گر همان عقل است و شجره ممنوعه همان درخت آگاهي است که انسان با تمرد از دستورات خدا به آگاهي و معرفت مي‌‌رسد و به همين دليل از بهشت خدا رانده مي‌‌شود.[16] [17]
اسلام: شيطان از ماده شطن به معناي دور شده از رحمت و لطف خداست،[18] که در آيات متعددي ( 70 بار به صورت مفرد و 18بار به صورت جمع ) به آن اشاره شده است.و ابليس اسم خاص است که در حديث امام رضا(ع) به همان معناي دور شده از رحمت خدا[19] و موجودي که حق را باطل و باطل را حق جلوه مي‌‌دهد،. و وعده‌هاي فريبنده مي‌‌دهد.[20] و از نظر تقدس ومأموريت‌هاي الهي در عداد ملائکه به حساب نمي‌آيد و موجودي بوده هرچند اهل عبادت فراوان بوده اما عدم تعبد و تسليم او در مقابل اوامر الهي موجب طغيان و عصيان و سپس مغضوب درگاه الهي شد و دشمن قسم خورده انسان گرديد. و لذا همواره براي رهايي از شرآن بايد به خدا پناه برد.

شيطان پرستي بومي

شيطان پرستي رايج و وارداتي غير از شيطان پرستي بومي ساکن در مناطق کردنشين عراق و ايران است، اين فرقه که يزيديه نيز نام دارد، پيشينه آن به پيش از ورود اسلام به ايران باز مي‌‌گردد، و تحت تأثير اديان زرتشتي و مانوي قرار گرفته ‌است و عقايد مهرپرستانه و ثنويت زرتشتي بر آن تأثير داشته‌اند. مورخين تأثيراتي از دين يهود و عقايد صوفيه (پس از اسلام) نيز در منابع برشمرده‌اند.
موسس و در واقع مجدد آن پس از ورود دين اسلام، «عدي ابن مسافر اموي» است. يزيدي‌ها او را به عنوان مرشد خود مي‌‌پذيرند و با راهنمايي‌هاي او تا حد زيادي از عقايد گذشتگان خود پيش از اسلام بيگانه مي‌‌شوند. مقبره او در نزديکي اربيل عراق واقع است.
آن‌ها معتقدند خدا نخستين موجودي را که خلق کرد، شيطان يا همان ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا يکي است و پس از ملک طاووس به شش ملک ديگر قائلند که رابط بين خدا و خلق هستند.و آنکه راه نيک و بد را به انسان نشان مي‌دهد همانا ملک طاووس است.ملک طاووس اهريمن نيست، و از ارکان آفرينش به شمار مي‌‌رود.
يزيدي‌ها شيطان را به عنوان معارض و خصم خداي متعال نمي‌پرستند، بلکه شيطان را ملکي مي‌‌دانند که هرچند سبب طغيان و سپس مغضوب درگاه الهي شد، شورشي که بر حق و از روي حکمت خداوند مي‌‌دانند ولي او به جهنم افتاد، 7000 سال در آنجا بگريست چندانکه هفت کوزه از اشک ديدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گرديد.
آن‌ها‌ به‌ تناسخ‌ ارواح‌ عقيده‌ دارند،به عقيده آنها ارواح دو قسمند:
اول شريره که در حيوانات بد جنس حلول مي‌‌کنند و هميشه در عذابند.
دوم ارواح پاک که در فضا پرواز مي‌‌نمايند تا براي مردم زنده اسرار کائنات و مغيبات را کشف نمايند و اين ارواح با عالم غيب در تماس دائم هستند.
آنان معتقدند که روزه سه روز است و مسلمانان اشتباها سي روز را روزه مي‌‌گيرند. براي آنها خوردن گوشت خروس حرام است زيرا ملک طاووس به شکل خروس است. آنان همچنين کاهو نمي‌خورند وآن را بدترين خوردني مي‌‌دانند، چون شيخ عدي آن را حرام کرده است. همچنين تراشيدن سبيل را حرام مي‌دانند. يزيدي حق ندارد آب دهان خود را بر زمين بريزد، زيرا اين عمل اهانت به طاووس ملک است. نام شيطان يعني ملک طاووس جايز نيست برده شود، يا اسمي شبيه به آن مانند کلمة شيطان، قيطان، شر و شط و شبيه اينها و نيز لفظ ملعون يا لعنت را هم نبايد بر زبان بياورند.[21]
نقد و تحليل
زمينه‌هاي پيدايش شيطان گرايي را به صورت اختصار در عوامل زير مي‌توان جستجو کرد:
1. پس از رنسانس و برداشته شدن سخت‌گيري‌هاي افراطي و متعصبانه ارباب کليسا، ناهنجاري‌هاي متعددي فراهم آمد به ويژه گرايش به شيطان پرستي عملاً نوعي نه گفتن و کنار گذاشتن رويکرد کليسا محوري در طول قرون وسطا بوده است. و لذا مي‌بينيم مقدسات مسيحيان پسوند شيطاني مي‌گيرند. مانند انجيل و کليساي شيطاني.
2. تلاش براي جايگزيني اومانيسم و نگرش‌هاي تجربه گرايانه را نيز نمي‌توان ناديده گرفت، زيرا محوريت دادن به انسان و اميال و لذات او تنها از راه دين‌هاي خواسته و ساخته بشري ممکن خواهد بود و شيطان‌گرايي بهترين جلوه براي بازگشت به سياهي‌ها و تاريکي‌ها است.
3. رهبري يهوديان به ويژه صهيونيسم نيز در پيدايش و گسترش اين فرقه چشمگير و آشکار است هم از نظر تاريخي و تبارشناسى،شيطانيسم قديمي و مدرن ريشه در دين يهود دارد و هم از نظر سياسي و اجتماعي امروزه يهوديت با ابزار و امکانات گسترده به ويژه از طريق دنياي کتاب و سينما تلاش در ترويج همه جانبه اين فرقه دارد.
افزون بر اينکه سنخيت ميان عرفان يهود يعني کابالا با پديده شيطان‌گرايي به وضوح مشهود است که اشتراک در نمادها مانند پنتاگرام يا ستاره پنج‌پر يکي از نمونه‌هاي روشن آن است.
4. استفاده از شور و انگيزه‌ جوانان به ويژه در کشورهاي مسلمان از ديگر مؤلفه‌هاي فراگيري اين گرايش است. فعاليت‌ها از طريق پارتي‌‌هاي شبانه، گروه‌هاي موسيقي و ميهماني‌هاي دوستانه آغاز مي‌گردد در ادامه با تبليغ نمادها و مشخصه‌هاي ظاهري و در نهايت زمينه آشنايي آنها با انديشه‌ها و رويکردهاي شيطاني را فراهم مي‌کنند، که نمونه‌اي از‌ فعاليت‌هاي داخلي آنان در شبکه سوم سيما تحت عنوان برنامه شوک پخش گرديد.
5. علاوه بر موارد پيش گفته که مي‌توان آنها را عوامل خارجي در ترويج شيطان‌گرايي نام نهاد، عدم اطلاع کافي از عرفان حقيقي و اسلامي نيز آسيب ديگر پيدايش تمام نحله‌هاي نوپديد است.
از اين رو مي‌توان گفت علاوه بر اينکه دستگاه‌هاي تبليغي و فرهنگي کشور موظف به تبيين ماهيت شوم پديده شيطان‌گرايي و عرفان‌هاي نوظهورند بايد خود را ملزم به ارائه و ترويج جلوه‌هاي زيبا و فطرت طلب عرفان اسلامي نمايند که اين از طريق تدوين آثار و نوشته‌هاي روان، دلنشين و قابل فهم عموم و تهيه فيلم‌هاي کوتاه و بلند و راه‌اندازي سايت و وبلاگ‌هاي اينترنتي و برگزاري جلسات در فضاهاي علمي به ويژه جهت دانشجويان و جوانان امکان‌پذير است.
نتيجه آنکه در اسلام شريعت، طريقت و حقيقت ارکان اساسي حرکت و کمال بشري به حساب مي‌آيند که ناديده انگاشتن هر کدام از آنها باعث خلل در رسيدن به مقصود مي‌گردد. همان چيزي که خلأ آن به ويژه شريعت‌زدايي در مکاتب وارداتي به وضوح ديده مي‌شود، به قول مولانا، شريعت چراغ، طريقت راه و حقيقت مقصد است و به قول شبستري در گلشن راز:
شريعت پوست، مغز آمد حقيقت
ميان اين و آن باشد طريقت
خلل در راه سالک نقض مغز است
چو مغزش پخته بي‌پوست نغز است

سوتيترها

مي‌توان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد.در زمان‌هاي قديم انسان‌ها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم مي‌‌شدند و سجده مي‌‌کردند.
عمده‌ترين اعتقادات شيطان پرستان از اين قرار است: خدايي در اين نوع شيطان پرستي نيست و جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
شيطان پرستي رايج و وارداتي غير از شيطان پرستي بومي ساکن در مناطق کردنشين عراق و ايران است،اين فرقه که يزيديه نيز نام دارد، پيشينه آن به پيش از ورود اسلام به ايران باز مي‌‌گردد، و تحت تأثير اديان زرتشتي و مانوي قرار گرفته ‌است و عقايد مهرپرستانه و ثنويت زرتشتي بر آن تأثير داشته‌اند.
ايده متال بازگشت به تاريکي (يعني محور اصلي تفکرات شيطان پرستي )، بي رحمى، تجاوزات جنسى، فحاشى،هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن است.
طرفداران شيطان‌پرستي از نظر ظاهري با گردنبندهاي اسکلتي، موهاي بلند يا سر طاس و انگشترهاي تيغ دار ديده مي‌‌شوند.اکثراً ابروهايشان را مي‌‌تراشند يا به سمت بالا طراحي مي‌‌کنند، رنگ آرايششان اغلب مشکى، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالي مانند جمجمه و نمادهاي مخصوص شيطان پرستي‌ها خال کوبي مي‌‌کنند، لباس‌هايشان معمولا گشاد و به رنگ مشکي و قرمز مي‌‌باشد، چکمه‌هاي چرمي ساق بلند که اغلب با فلز تزئين شده است، مي‌‌پوشند.
معارف :: فروردين و ارديبهشت 1388 - شماره 65
پي‌نوشت‌ها:
[1] . نکته قابل توجه اين که اين نوشتار بيشتر ناظر بر مباحث اجتماعي شيطان پرستي و تکيه بر روشنگري و دغدغه مندي تدوين شده است، نه مباحث علمي و ريشه شناسي پژوهشي، که خود در مجال و مقال ديگري بايد پي گرفته شود.ولذا سعي شده بيشتر از آثاري با ويژگي‌هاي فوق استفاده گردد.
[2] . ر.ک: تاريخ جادوگري، ايرج گلسرخي،ص333-341
[3] . همان،ص342
[4] . ر.ک: قبيله حيله، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ويژه نامه روز نامه ي جام جم با عنوان کژ راهه.
[5] . مباحث مربوط به شيطان پرستي لاوايي در معدود آثار موجود اشاره شده است، به ويژه رجوع شود به : مقاله جامعه شناسي شيطان پرستي، مريم سعادتي، نشريه اينترنتي جامعه شناسي ايران.
[6] . ر.ک: تبار شناسي شيطان پرستي در باورهاي يهود، حميد رضا مظاهري سيف،نشريه انديشه نوين ديني بهار 1386 و سايت تبيان.
[7] . با توجه به اهميت نمادها واصراري که پيروان اين فرقه عامدانه يا جاهلانه بر استفاده از آن‌ها دارند، در اين نوشتار سعي شده است در حد امکان به صورت مختصر وگويا مورد بحث قرار گيرند،اما جهت بررسي تفصيلي لازم است به منابع مربوط به اسطوره وجادو شناسي مراجعه نمود.
[8] . ر.ک: اسطوره‌هاي مصري،جرج‌هارت، عباس مخبر. تهران، نشر مرکز1374، ص26-34،ويژه نامه کژ راهه( تاملي در عرفانها و شبه عرفانهاي دروغين) روزنامة جام جم اسفند، 1386، صص24-25.
[9] . ر.ک: شيطان در موسيقي غرب، بابک توسلي، نشريه نگاه تازه،شماره سوم و چهارم،صفحه147. قبيله حيله، جامعه مدرسين حوزه علميه قم،ويژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق(1378ش).
[10] . جهت آشنايي با وضعيت فريبنده دنياي فيلم وسينما در اشاعه تفکرات انحرافي رجوع شود به مجله پويا، شماره 6، ويژه عارف نمايان، زمستان 1386.
[11] . ر.ک: قبيله حيله، جامعه مدرسين حوزه علميه قم،ويژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق( 1378ش).
[12] . عهد عتيق، سفر پيدايش، باب دوم ايه 16و17وفصل سوم ايات 1- 8 و23.
[13] . مسيحيت چيست؟، ويليام ميلر،ص16،به نقل از تفسير نمونه ج6، ص122.
[14] . متي، باب 4 ايات 1-12،لوقا، باب4،ايات 1-16، نامه پولس به افسسيان، باب 6، ايات 11-20و نامه اول پطرس حواري، ايات 8-9.
[15] . مسيحيان معتقدند خدا دو عهد باانسان‌هابسته است، يکي عهد قديم که انسان بر شريعت الهي گردن نهد که ابتدا با حضرت ابراهيم وسپس در زمان حضرت موسي تجديد وتحکيم شد وعهد جديدکه پيمان برسر محبت خداوعيسي مسيح است.( سليمانى، کتاب مقدس صص28- 33) .
[16] . ر.ک: مجموعه آثار، ج2،ص29.
[17] . علاوه بر اين که به نظر استاد مطهري همين برداشت است که تاريخ اروپا را در هزار و پانصد سال گذشته به دو عصر ايمان و علم تقسيم نمود و علم و ايمان را در مقابل يکديگر قرار داد. (همان)
[18] . ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهاني، ذيل واژه شطن.
[19] . سفينه البحار، ج1، ص99
[20] . ر. ک: پرتوي از قرآن، ايت الله طالقاني، ج6، ص150.
[21] . ر.ک: يزيديان يا شيطان پرستان،محمد التونجي،ترجمه احسان مقدس،تهران، عطايي.

دیدگاه‌ها   

+1 #1 RE: شيطانيسمزهرا 1392-06-21 12:09
من جدیدا کتابی رو مطالعه کردم به نام کتاب راز ...
اما مطلبی خوندم درباره اینکه این مستند یک نوع شیطان پرستی و فریب عمومیه .

البته در اون هیچ نشونه ای از بی رحمی و تجاوزات جنسی و حمله و بی محبتی نداره فقط خودپرستی در اون خیلی مشاهده میشه که میگه اونو خدا بخشیده که این میشه شرک افعالی درسته ؟

خواهش میکنم درباره این کتاب به من توضیح بدین .
من دچار شک شدم اگر هرچیزی که من دوست دارمو تصور کنم و بهش برسم پس این وسط تقدیر و حکمت و قدرت خدا چی میشه ؟

یعنی خدا به من قدرت مطلق داده که خودم در مورد هر اموری تصمیم بگیرم ؟
از طرفی آن چنان کائنات رو قدرتمند در برآوردن خواسته ها تلقی میکنه که انگار زبونم لال از خدا قدرت بیشتری دارن و کائنات از ما فرمان میگیرن نه از خدا ...

از وقتی این کتاب رو خوندم در مورد همه چیز به شک افتادم خواهش میکنم منو راهنمایی کنید ...

عقایدشون تاحدی مثل عقاید سوفسطاییانه دقیقا ادراک آدم رو معیار حقیقت و واقعیت میدونه .
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page