آیات 46 و 47

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 46     «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»
47     «فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»

ترجمه:
46. و از براى كسى كه خوف داشته باشد مقام پروردگار خود را دو بهشت
هست[1].
 
تفسير:
[مؤمن بايد بين خوف و رجا باشد]
«وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ» از براى خوف گفتند: مؤن بايد بين خوف و رجاء
باشد، نه مأيوس از رحمت و مغفرت و نه امن از عذاب[2] كه گفتند: هر دو از معاصى
كبار است : يأس من روح اللّه‏ و امن من مكر اللّه‏[3].
[اقسام خوف]
و سه قسم خوف داريم: يكى، خوف از معاصى كه اگر خدا اراده فرمايد براى يك
معصيت عذاب كند خلاف عدل نيست وَلَو يك عمر عبادت كرده باشد، زيرا در اخبار
داريم كه فرداى قيامت سه ديوان[4] باز مى‏شود: ديوان نِعَم و ديوان عبادات و ديوان
معاصى. ديوان عبادات مقابله نمى‏كند با ديوان نِعَم و باقى مى‏ماند، ديوان معاصى بلا
عوض[5].
دوم، خوف از عاقبت. چه بسا كثرت معاصى باعث سلب ايمان شود وَلَو در حال
نزع و تسلط شيطان.
سوم، خوف در پيشگاه احديّت كه خداوند حاضر و ناظر است، مثل كسى كه

حضور سلطان بايستد و سلطان ناظر به احوال او باشد. و در باب خوف و رجا اخبار
داريم كه موقعى مثوبت دارد كه اثر داشته باشد[6]، خوف جلوگير شود از ارتكاب
معصيت و رجا باعث شود بر اتيان اعمال صالحه.
«جَنَّتانِ» بعضى گفتند: جنّة المأوى و جنّة الْخُلْد[7]، بعضى گفتند: جنّة العدن
و جنّة الخلد[8]، بعضى گفتند: يك جنّت در داخل قصر و يك جنّت در خارج قصر[9].
اقول: اولاً؛ اثبات شىء نفى ما عدا نمى‏كند و مؤنين از تمام جنّات استفاده دارند
به خصوص به قرينؤ چند آيه بعد كه مى‏فرمايد: «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ»و اين جنّات
ثمانيه هر كدام داراى خصوصيّاتى هستند. و ثانياً، در اين مقام كه فرمود «جنّتان» براى
خصوصيّاتى كه در اين دو جنّت هست كه بيان مى‏فرمايد يكى:

[1] .  ترجمه ديگر: و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است46 پس كدام يك از
نعمت‏هاى پروردگارتان را منكريد؟47
 
[2] .  توضيح آن در همين تفسير: ج18، ص503 ، ذيل تفسير آيه 9 سوره زمر گذشت.
 
[3] .  ر.ك: كافى: ج2، ص545، ح3؛ من لا يحضره الفقيه: ج3، ص563، ح4932؛ وسائل الشيعة: ج16،
ص282، ضمن ح8 و بحارالأنوار: ج70، ص376، ضمن ح12.
 
[4] .  ديوان: دفتر و نامه اعمال .
 
[5] .  ر.ك: كتاب الزهد: ص94؛ كافى: ج2، ص602، ح12 و بحارالأنوار: ج7، ص267، ح34.
 
[6] .  ر . ك : امالى صدوق : ص65 ، ح5 ؛ وسائل الشيعة : ج15 ، ص218 ، ح7 و بحار الأنوار : ج67 ، ص384، ح39.
 
[7] .  ر.ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج3، ص310؛ الاختصاص: ص356 و تنوير المقباس: ص452.
 
[8] .  ر.ك: تفسير بغوى: ج4، ص273 و مجمع البيان: ج9، ص314.
 
[9] .  ر.ك: تفسير التبيان: ج9، ص479؛ مجمع البيان: ج9، ص314 و تفسير الآلوسى: ج27، ص116.